Integrale Orthopädie
ارتوپدی یکپارچه رویکردی جامع به سلامتی است که بر ارتباط بین استرس، سیستم عصبی خودمختار و اختلالات اسکلتی عضلانی، به ویژه کمردرد مزمن، تمرکز دارد. این شیوه درمانی، ریشه در چهل سال تجربه در ارتوپدی و پزشکی ورزشی دارد و با ترکیب تکنیکهای مختلف مانند کایروپراکتیک، استئوپاتی و ارتو-بیونومی، کشف رفلکسهای یکپارچه سازی را در بر میگیرد. این رویکرد، نواحی دچار عدم تعادل، سیستمهای عصبی و فاسیا، و اختلالات جریان اطلاعاتی ناشی از تروما را مورد توجه قرار میدهد و همچنین بیمار و خانوادهاش را در روند درمان مشارکت میدهد. در این روش، ناف به عنوان یک نقطه اتصال مرکزی در شبکه فاسیا معرفی میشود که بین سطح بدن، اندامها و سیستم اسکلتی عضلانی ارتباط برقرار میکند و در هنگام استرس میتواند منجر به پیچ خوردگی لگن شود. هدف این روش، بازگرداندن ظرفیت تنظیم خودکار بدن و هم ترازی مرکزی از طریق تکنیکهای ملایم یکپارچه سازی فاسیا است، که شامل تست استرس، شناسایی الگوهای استرس فردی، و رهاسازی و یکپارچه سازی علتها میشود.
Lebensenergie durch körperliche und geistige Bewegung
جوهر زندگی در حرکت: جسم و جان
این منبع بر اهمیت انرژی زندگی تأکید دارد که فراتر از سن بیولوژیکی است و با هوشیاری، تایید زندگی و آرامش عضلات صورت و ریتم تنفس مشخص میشود. این متن به ارتباط بین حرکت فیزیکی و رفاه ذهنی-روحی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه فعالیتهایی مانند ورزش، تنفس آگاهانه، و فعالیتهای فکری برای حفظ سلامت مفاصل، دیسکهای ستون فقرات، و شریانها حیاتی هستند. همچنین، این منبع به نیاز به تعادل بین فعالیت و استراحت و اهمیت عشق، مراقبت، و خرد اشاره میکند که برای یک زندگی کامل ضروری است. در نهایت، متن سه سطح آگاهی – خودآگاهی، آگاهی روح، و آگاهی کیهانی – را شرح میدهد و راهنماییهایی برای تمرین توجه آگاهانه و تنفس صحیح برای ارتباط با لحظه حال و دستیابی به آرامش درونی ارائه می
Die Aura, unsere energetische Hülle und ihr Zusammenhang mit Körper und Geist – Teil 1
این متن به بررسی مفهو” آورا “از دیدگاه علمی میپردازد و تلاش میکند تا آن را با یافتههای نوین در حوزههای مختلف مرتبط سازد. این سند با اذعان به ریشههای معنوی و عرفانی مفهوم آورا یا هاله، به بررسی این ایده میپردازد که چگونه پیشرفتهای اخیر در نوروبیولوژی، تحقیقات فاشیا، بیوالکترومغناطیس، و انتشار فوتونها میتوانند جنبههایی از این مفهوم را توضیح دهند. به طور خاص، این مطلب بر ارتباط هاله با سیستم عصبی خودمختار و فاشیا به عنوان یک شبکه حسی-انرژیک تأکید میکند. همچنین، مفاهیم فرهنگی مشابه مانند «چی» و «پرانا» را با یافتههای علمی مقایسه میکند و کاربردهای درمانی «ارتوپدی اینتگرال » را به عنوان شاهدی بر ارتباط بین این سیستمها ارائه میدهد. در نهایت، مقاله نتیجهگیری میکند که گرچه هاله به طور کامل اثباتشده نیست، اما مجموع شواهد به سوی درک جدیدی از آن به عنوان بازتابی از فرآیندهای بیولوژیکی ظریف اشاره دارد.
Die Aura, unsere energetische Hülle und ihr Zusammenhang mit Körper und Geist – Teil 2
این متون به بررسی مفهوم «هاله» از دیدگاه علمی میپردازند و تلاش میکنند تا آن را با یافتههای نوین در حوزههای مختلف مرتبط سازند. اسناد اذعان دارند که پیشرفتهای اخیر در نوروبیولوژی، تحقیقات فاشیا، بیوالکترومغناطیس، و انتشار فوتونها میتوانند جنبههایی از این مفهوم را توضیح دهند. به طور خاص، این مطالب بر ارتباط هاله با سیستم عصبی خودمختار و فاشیا به عنوان یک شبکه حسی-انرژیک تأکید میکنند. همچنین، مفاهیم فرهنگی مشابه مانند «چی» و «پرانا» را با یافتههای علمی مقایسه کرده و کاربردهای درمانی «ارتوپدی اینتگرال» را به عنوان شاهدی بر ارتباط بین این سیستمها ارائه میدهند. در نهایت، متون نتیجهگیری میکنند که گرچه هاله به طور کامل اثباتشده نیست، اما مجموع شواهد به سوی درک جدیدی از آن به عنوان بازتابی از فرآیندهای بیولوژیکی ظریف اشاره دارد.